شبهه کننده می گوید: اگر حدیث غدیر خم صحیح بود و دلالت بر امامت و خلافت بلافصل على (ع) داشت، چرا همه صحابه رسول خدا (ص) از آن چشم پوشى نموده، با ابوبکر بیعت کردند؟! معقول نیست که همه اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله در چنین امرى مرتکب چنین خطاى بزرگى شده باشند. و چرا على علیه السلام با ابوبکر بیعت کرد و در دفاع از ولایت مبارزه ننمود؟
در پاسخ می گوییم:
1. در جریان سقیفه بنى ساعده و بیعت با ابوبکر، همه اصحاب رسول خدا صلى الله علیه و آله حضور نداشتند، بلکه امیر مؤمنان على علیه السلام و بنى هاشم مشغول برگزارى مراسم عزادارى رحلت رسول خدا صلى الله علیه و آله بودند. و تعدادى دیگر از اصحاب رسول اللَّه صلى الله علیه و آله نیز در مدینه نبودند. همان طور که عمر بن خطّاب گفته است: «کانت بیعة أبی بکر فلتة؛ بیعت با ابوبکر ناگهانى و اشتباه بود.»(المعیار والموازنة، ص 38؛ تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 158) عمر از مردم براى خلافت ابوبکر بیعت گرفت و سپس خلافت ابوبکر را تمام شده معرّفى نمود. و هنگامى که ابوبکر متوجّه اشتباه خود شد و خواست خلافت را ترک کند، عمر بن خطّاب ادامه خلافت ابوبکر را تنها راه نجات دین اسلام معرّفى نمود و موجب شد ولایت و خلافت از مسیر اصلى خویش انحراف پیدا کند و تمام سفارشهاى پیامبر صلى الله علیه و آله کنار گذاشته شود.
2. چگونه کارى که مردم به پیروى از بعضى صحابه انجام دادند نامعقول و بعید است؛ در حالى که نظیر آن درباره هارون و موسى علیهما السلام اتّفاق افتاد و امّت حضرت موسى علیه السلام پس از رفتن آن حضرت به کوه طور، هارون علیه السلام را- که جانشین او بود- تنها گذاشتند.
3. على علیه السلام تامدّتى با ابوبکر بیعت ننمود و پس از شهادت حضرت فاطمه علیها السلام فقط براى حفاظت از کیان اسلام و جلوگیرى ازخونریزى و تفرقه میان مسلمانان در ظاهر با ابوبکر بیعت نمود. کسانى که اهل دقّت نظر هستند، پس از مطالعه آنچه در سقیفه بنى ساعده گذشت، درمى یابند که براى امیرالمؤمنان على علیه السلام در برابر جریان سقیفه سه گزینه بیشتر وجود نداشت:
الف) على علیه السلام به طور آشکار در برابر آنچه در سقیفه گذشت، قیام کند و یاران خود را به جنگ با ابوبکر و پیروانش دعوت کند. بدون شک نتیجه این گزینه چیزى جز خونریزى و تفرقه میان نمىشد؛ از این رو امیر مؤمنان على علیه السلام این راه را انتخاب ننمود.
ب) آن حضرت از حکومت کناره گیرى نموده، کنج عزلت گزیند و در برابر حکومت و آنچه انجام مى شود هیچ واکنشى نداشته باشد. نتیجه این گزینه چیزى جز پایمال شدن قوانین اسلام و احکام الهى نبود؛ زیرا ابوبکر و عمر بن خطاب با قوانین الهى و سنّت رسول خدا صلى الله علیه و آله آشنایى کامل نداشتند، و گواه بر این مطلب این است که در موارد گوناگونى خلاف احکام الهى راى صادر کردند و با دخالت على علیه السلام از اجراى آنها جلوگیرى به عمل آمد. لذا آن حضرت این گزینه را نیز انتخاب ننمود.
ج) على علیه السلام در ظاهر با ابوبکر بیعت کند و در ضمن از کیان اسلام- هر اندازه ممکن باشد- محافظت نماید. این گزینه بهترین و بلکه تنها گزینهاى بود که انتخاب آن در آن موقعیّت به مصلحت اسلام و مسلمانان بود و به همین جهت على علیه السلام این گزینه را به خاطر حفاظت از قوانین الهى و مصلحت مسلمانان انتخاب نمود.
بنابر این بیعت على علیه السلام هیچ دلالتى بر مشروعیت خلافت ابوبکر نداشت.
4. آن حضرت را تهدید به قتل کردند و عمر بن خطّاب به على علیه السلام هشدار داد که اگر با ابوبکر بیعت نکند، کشته مى شود. و بىشک امام على علیه السلام اسداللَّه است و از کشته شدن باکى نداشت، ولى کشته شدن او در چنین موقعیّتى داراى هیچ نتیجه اى جز خاموش شدن چراغ دین اسلام در پى نداشت.
منبع: در پرتو شریعت - پاسخ به شبهات وهابیت، ص: 347